تاریخ انتشار: یکشنبه 1394/06/29 - 11:08
کد خبر: 179576

در گفتگویی با محمدحسین رجبی دوانی مطرح شد؛

«نفوذ» غرب در عمق اندیشه دنیای اسلام است/ هیچکدام از دولت‌های ما در جهانی اندیشی کارنامه مثبتی ندارند

«نفوذ» غرب در عمق اندیشه دنیای اسلام است/ هیچکدام از دولت‌های ما در جهانی اندیشی کارنامه مثبتی ندارند

حال با توجه به ایستادگی انقلاب، هوشمندی های رهبر معظم انقلاب در گردنه های سخت و نیز تحمل شدائد و پایمردی مردم، اینها به این نتیجه رسیده اند که نمی توانند نظام و اهداف ما را نابود کنند و حال آمده اند به هر صورت که می توانند به ما ضربه بزنند و نگذارند آن اهداف عالیه ما محقق شود.

خبرنامه دانشجویان ایران: انقلاب اسلامی به عنوان یکی از مردمی ترین و تاثیرگذارترین انقلاب های دنیا، اصل مهمی  را در امور سرلوحه کار خویش قرار داده که آن دفاع از مظلوم و ایستادگی در برابر ظالمان است و بارها در طول 36 سال تاریخ انقلاب هرکجا مردم مظلوم مسلمان و غیر مسلمان به کمک نیاز داشته اند، جمهوری اسلامی جزو یکی از پشتیبانان آنها بوده است.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ حال با توجه به تغییر اوضاع جهان در سال های اخیر و ایجاد فرقه های تکفیری و نیز توطئه های روز افزون کشورهای مستکبر غربی برعلیه مسلمانان به نظر می رسد ایجاد تشکیلات هسته های مقاومت جهانی که همواره امام خمینی و بعد از ایشان رهبر معظم انقلاب روی آن تاکید می کنند باید در ایران بیشتر از قبل مورد نظر واقع شود و به عنوان اندیشه ای ارزشمند به سایر کشورهای اسلامی و پس از آن به کشورهای دنیا صادر شود.

برای درک چگونگی صدور این اندیشه و جهانی اندیشی برای مبارزه با استکبار، گفتگویی با دکتر محمدحسین رجبی دوانی استاد داشگاه انجام داده ایم که مشروح این گفتگو را در ادامه می‌خوانید:

به نظر شما ضرورت جهانی اندیشی در اندیشه اسلامی چیست؟

اسلام به عنوان عالی ترین و جامع ترین تعالیم الهی و به عنوان آخرین دین، برای سعادت و نجات انسان ها در دنیا و رفاه ابدی آمده است. این لطف خداوند بوده است که اسلام به بشریت عرضه شود و جهان را فراگیرد و انسان ها هم در دنیا و هم در آخرت  به سعادت، نجات و صلاح نائل شوند.

اگرچه در خود اسلام به­واسطه حسادت ها و تنگ نظری­ها نگذاشتند بعد از پیامبر اکرم ولایت اهل­بیت (ع) محقق شود و حاکمیت جامعه اسلامی در دست آن بزرگواران قرارگیرد، اما این هدف به عنوان اساس تعالیم اسلام از بین رفتنی نیست. یعنی در هر موقعیتی که مسلمانان البته در پرتو ولایت بتوانند چنین وضعیتی بدست بیاورند و حاکمیتی پیدا کنند، لازم است که به فکر نجات بشریت باشند، اول هم از خود جوامع مسلمین و بعد هم به سایر جوامع برسند.

آنچه مهم است اینکه در سطح کلی، جهان به دست امام زمان(ارواحنا له الفدا) رهبری می شود. اما این مانع از این نیست که اگر در جایی حاکمیت اسلام و ولایت محقق شد و این حاکمیت اگر توانست اولا مجموعه خود را به خوبی مدیریت کند و از فشارهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بیرون بیاید سپس بفکر سایر ملل مسلمان و در مرحله بعد به فکر سایر مظلومان جهان باشد.

آیا در تعالیم اسلامی هم می توان دلیلی برای جهانی اندیشی پیدا کرد؟

ما در تعالیم الهی و اسلامی اصل مبارزه با استکبار، اصول مبارزه با ظلم، حمایت از مظلوم و مقابله با فتنه ها را داریم که اینها اصولی ثابت در دین اسلام هستند. در قرآن کریم آمده است: "قاتلوهم حتی لاتکون فتنه" به معنی اینکه با ظالمان، ستمگران و مستکبران باید مبارزه کرد تا فتنه از میان برود.

درحدیثی از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است: "اگر کسی صبح کند روزی را که در آن به فکر مسلمانان دیگر نباشد، اصلا مسلمان نیست". همچنین حدیثی از امام علی (ع)آمده است: "باید با ظالمان به خصومت و دشمنی برخواست و پشتیبان مظلومان بود."

جالب است که در اینجا قید مظلوم، مسلمان و غیر مسلمان ندارد و حتما بایستی مسلمان واقعی حامی مظلوم باشد و دشمن ظالم. اگرچه ظالم می تواند هم مسلمان و هم غیر مسلمان  باشد.

 لذا ما این اصول را در اسلام داریم و به عنوان مسلمانانی که موفق شده اند در محدوده ایران اسلامی حاکمیت دین اسلام و ولایت را محقق کنند از این جهت در صورت امکان شرایط باید به اصل جهانی اندیشی عمل کنیم، چرا که حاکمیت اسلام و ولایت جز این معنایی ندارد.

یعنی وجود ولایت الزامی است بر جهانی اندیشی؟

اصلا اصل ولایت در اسلام متعلق به صرف شیعه نیست و متعلق به جهان اسلام هم نیست و ولایت برای بشریت است و برای نجات همه مردم دنیاست لذا ما از آغاز پیروزی انقلاب در شعارها و نیز در عمل و چه در قانون اساسی نظام مقدس ولایی خود این را دیده ایم و به عنوان مبنای کار خود در نظام جمهوری اسلامی ایران قرار داده ایم که حامی مسلمانان مظلوم و مظلومان جهان باشیم و در برابر استکبار و ظلم هم بایستی بایستیم و جزو اصول مسلم اعتقادی و عملی ماست.

آیا در تاریخ معاصر حرکت هایی برای تحقق این اندیشه در دنیای اسلام و نیز جهان تلاش هایی کرده باشند؟

بله، برخی متفکران و مصلحانی بوده اند که در این خصوص مسائلی را مطرح کرده و حرکت هایی را آغاز کرده اند ولی متاسفانه بخاطر تفرقی که در جهان اسلام وجود دارد و داشته است و نیز بخاطر حاکمیت حاکمانی جائر و فاسد نه تنها به این متفکران و مصلحان توجهی نشده، بلکه با آنها مقابله هم شده است.

استکبار و استعمار در این سال ها برخلاف سنوات گذشته که با ورود نظامی و دخالت های آشکار در سرزمین های مسلمانان حاضر می شدند و با ایجاد فرقه های دینی در میان اهل تسنن و اهل تشیع شروع به فتنه گری می کردند، روش خود را تغییر داده اند و با بکارگیری عوامل وابسته داخلی و بومی در کار دیگر کشورها  دخالت می کنند و از این طریق خواسته هایشان را اجرا می کنند.

مثلا حکومت های جائر، ظالم و فاسدی که گاها در کشورهای اسلامی حکومت دارند مانند عربستان، اردن و کشورهای حقیر حوزه خلیح فارس و شمال آفریقا اینها به ظاهر حکومت هایی بومی، مسلمان و بیرون از استعمار مستقیم دارند اما چه کسی شک دارد که این کشورها نوکران و نوچه های استعمار آمریکا، انگلیس و غرب هستند و خود عاملی هستند برای اینکه اهداف استکبار عملی شود و هم تفرقه در عالم اسلام وجود داشته باشد و مسلمین نتوانند به ید واحده ای تبدیل شوند و در برابر  مطامع مستکبران بایستند.

هم اکنون مشکل دنیای اسلام غیر ازمستکبران که به طراحی و اجرای فتنه ها در کشورهای اسلامی می پردازند، حاکمان ظالم کشورهای حوزه خلیج فارس و برخی مناطق مسلمان نشین دیگرهم در کار اتحاد مسلمین جهان سنگ اندازی می کنند.

 همچنین از این مهم نیز نباید غافل شویم که با توجه به مبانی اعتقادی و فقهی برخی از فرقه های مسلمانان، این حاکمان که وابسته به استعمار هستند به عنوان اولوالامر و امیر المومنین واجب الاطاعه هم تلقی می شوند و به مردم بیچاره آن مناطق هم حکم می شود که بایستی از آنها تبعیت کنند.

لذا تا وقتی یک چنین حکمایی هستند و علمای فرقه های غیر شیعه به این فهم و درک نرسیده اند که باید در اختلافات کوچک بین فرقه های مسلمان چشم پوشید و بر اشتراکات توجه کرد و دست اتحاد به مسلمانان  داد، این وضعیت در عالم اسلام هست و مسلمانان جهان بجای اینکه متوجه عاملان بر بدبختی خود شوند در جهت اجرای اهداف همان عاملان  به جان دیگر مسلمانان می افتند و این وضعیتی که امروزه در دنیای اسلام ملاحظه می کنیم، نتیجه آن می شود.

آیا در قرآن و متون اسلامی هم به ایجاد تشکیلات جهانی اسلام سفارش شده است؟

 بله، در قرآن آمده است: "ان الدین عندالله الاسلام": به معنی اینکه "دین بمعنای همای سعادت و نجات تنها دین مورد قبول خداوند، اسلام است".

در جای دیگری آمده است: "اسلام یعلو ولا یعالاعلیه:" به معنی اینکه "اسلام  برتر است و چیزی نباید بر اسلام تفوق و برتری داشته باشد" از نمونه های قرآنی و اسلامی این موضوع هستند. حال این یک بحث است و بحث دیگر اینکه تا جوامع بشری تحت حاکمیت عدل قرار نگیرند این خسران ها و ظلم ها هستند و حاکمیت عدل هم جز با ولایت اهل بیت(ع) و در غیاب آنها جز با نائب ولی الله امکانپذیر نخواهد شد.

این اندیشه از منطق نیرومند عقلی و نقلی برخوردار است و وظیفه مسلمانان در درجه اول اتحاد خود و چشم پوشی از اختلافات و تلاش در اقتدار اسلام و در درجه دوم مقابله با ظلم، شرک و کفری که جهان بشریت را تهدید می کند.

ما آیات متعددی داریم که تاکید دارند با پیشوایان کفر مقابله کنید چون شرک طبق فرموده قرآن" قاتل عظیم است" و باعث بدبختی دنیا و آخرت است. از سوی دیگر با توجه به اینکه آنها جز به نابودی مسلمانان و یا به اسارت و به بندگی در آوردن شان فکر نمی کنند. در آیه قرآن خطاب به پیغمبر می فرمایدکه "هرگز و یهود و مسیحیان از شما خشنود نمی شوند مگر اینکه شما را به تبعیت و پیروی از خود در بیاورند یا بر شما غلبه کرده و نابود کنند و اگر بمانید شما باید تحت سیطره آنها باشید و آنگونه که آنها می خواهند عمل کنید". وقتی که دشمنان اسلام اینگونه هستند باید با این وضعیت ها مقابله کرد تا به اسلام برسیم.

آیا دولت های جمهوری اسلامی در مقوله نگاه جهانی داشتن در مبارزه با استکبار، کارنامه موفقی داشته اند؟

ما طبق بندهای قانون اساسی و از بعد باورهایمان بایستی برای اجرایی شدن این اهداف بکوشیم ولی متاسفانه با توجه به سیاست های دولت های مختلف و نوع نگاه آنها به این مسائل در عمل دیده ایم که برخی از این دولت ها اصلا اعتقادی به این امر ندارند و این نکاتی که در قانون اساسی تعریف شده و هم در باورهای ماست اصلا در سیاست های آنها جایی ندارد و حتی گاهی اوقات عکس آن هم عمل می شود.

کارنامه همه دولت ها چه به جهانی اندیشی اعتقاد داشته و چه نداشته باشند در ارتباط با این اهداف متاسفانه کارنامه مثبت و موفقی نیست.

 به عنوان مثال عرض می کنم در همین مذاکراتی که ما با غرب انجام دادیم، بحث این است که طرف مقابل دشمن ماست و آنها در پی این هستند که ما را ناکار کنند و نابود کنند، این جزو اهدافشان بوده و قبلا هم به صراحت گفته اند.

حال با توجه به ایستادگی انقلاب، هوشمندی های رهبر معظم انقلاب در گردنه های سخت و نیز تحمل شدائد و پایمردی مردم، اینها به این نتیجه رسیده اند که نمی توانند نظام و اهداف ما را نابود کنند و حال آمده اند به هر صورت که می توانند به ما ضربه بزنند و نگذارند آن اهداف عالیه ما محقق شود.

اما از این طرف در مواجهه با آنها، گویا با برادری که سالها قهر بوده ایم و یا با همسایه ای که مشکل داشتیم، می خواهیم با او به تفاهم برسیم، به دشمن نگاه می کنیم که این اشتباه است. همانطور که دیدیم برخی افراد  با اینکه از نظر رسمی مسئولیتی هم نداشتند اما به خود اجازه می دهند اظهار نظراتی را انجام بدهند به صراحت گفته بودند که بعد از این قضیه حتی ما حاضریم روابط مان را با آمریکا حسنه کنیم. انگار که هیچ ظلمی آمریکا در این 36 سال به مردم نکرده است.

 که ادعاهای این افراد با جواب محکم و کوبنده رهبری در خطبه های عید فطر مواجه شدند که ایشان فرمودند: "استکبار ستیزی از اصول مسلم ماست، مبانی حضرت امام (ره) است و اگر در این قضایا با آنها به یک تفاهمی برسیم و این توافقنامه تصویب شود یا نشود تغییری در سیاست های ما که مبارزه و مقابله با استکبار است صورت نخواهد گرفت".

یعنی ایشان خواستند در برابر این تفکر غلط، منحط و ضد تعالیم اسلامی که می خواستند بعد از این تفاهم­نامه در کشور جا بیندازند که باید با استکبار سازش کرد، ایشان موضع قاطع و محکم گرفتند و این تفکر را از پایه غلط و بی اعتبار اعلام کردند.

منتها همان طور که قبلا هم گفتم، این مهم وابسته به آن است که دولت­ها و اجزای آنها به این مسائل باور داشته باشند تا به آن عمل کنند و چون ما به این باورها اعتقاد اساسی نداریم در عمل هم کارنامه  موفقی را ندیده ایم.

چگونه می توانیم از نیروهای مردمی برای اجرای این تشکیلات ساماندهی کنیم؟

ما در ابتدا باید نظام مقدس خودمان را با این دشمنانی که دارد از آسیب پذیری ها بیمه کنیم که اگر یک تحریمی صورت بگیرد و یا توطئه ای شکل بگیرد به راحتی بتوانیم بر آنها فائق بیاییم و اگر اینگونه باشیم می توانیم آن اهداف عالیه را دنبال  کنیم.

حضرت امام فرمودند: "باید هسته های مقاومت حزب الله در جهان اسلام برای مقابله با استکبار و استعمار شکل بگیرد". فکر می کنم امام (ره) در پایان جنگ فرمودند: "جنگ، جنگ تا رفع فتنه در عالم" البته این برمبنای آیه 193 سوره بقره وهمچنین آیه 73 سوره انفال است.

منظور از این جنگ حتما جنگ فیزیکی نیست بلکه می تواند جنگ نرم باشد و اقتدار اسلام و مسلمین در مورد تعالیم عالیه و رسوا کردن دشمنان در فتنه انگیزی آنها باشد.

به هرحال برائت از مشرکان و مقاومت در برابر دیو چند چهره استعمار در قول و عمل و مقابله با فتنه انگیزی آنها که چگونه این فتنه ها را طراحی می کنند، نیازمند یک بصیرت و اتحاد در عمل است که بتوان بر آنها فائق شد.

نظرات
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران و آموزه‌های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
ناشناس
1394/06/29 - 12:06

دولت احمدی نژاد بهترین دولت در زمینه ایجاد انقلاب جهانی اسلام بود که حسودان نمی توانستند ببیند.
نظرسنجی
بنظر شما باتوجه به حوادث اخیر فلسطین چقدر احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی وجود دارد؟




مشاهده نتایج
go to top